بررسی توانمندی ارتش آزاد در طول جنگ سوریه-راهبرد معاصر

بررسی توانمندی ارتش آزاد در طول جنگ سوریه

با وقوع جنگ در سوریه ارتش آزاد اولین گروه مسلحی بود که اعلام موجودیت کرد ولی اکنون در رده بندی قدرت، جزو آخرین هاست.
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۴ - ۱۲ بهمن ۱۳۹۶ - 2018 February 01
کد خبر: ۱۳۰

به گزارش راهبرد معاصر؛ با آغاز درگیری ها در سوریه، اولین گروهی که رسما اعلام موجودیت کرد و کوشید، کارزاری منسجم و مسلحانه علیه دولت دمشق راه اندازی کند، "ارتش آزاد سوریه" نام داشت. نام این گروه در زبان عربی به "جیش الحر" و در زبان انگلیسی به Free Syrian Army (FSA) معروف است. این گروه که در واقع جمعی است از چندین گروه شورشی، هرچند با گذشت نزدیک به 7 سال هنوز به طور کلی از بین نرفته، ولی فراز و نشیب های بسیاری به خود دیده و اکنون نمی تواند مدعی باشد که مهم ترین بازیگر در صحنه مقابله با دولت قانونی سوریه است. ارتش آزاد اکنون در بهترین حالت، چهارمین بازیگر اصلی در مبارزه با محور مقاومت در سوریه محسوب می شود. در عملیات شاخه زیتون که به تازگی ترکیه آن را کلید زده و با همکاری ارتش آزاد انجام می گیرد؛ بنظر می رسد به مدد اردوغان، نقش ارتش آزاد کمی پر رنگ تر شود. در ادامه به بررسی تاریخ تحولات این گروه و سنجش میزان توانمندی آن در تعیین آینده قدرت سوریه می پردازیم.

 

شکل گیری ارتش آزاد سوریه

با گذشت نزدیک به 4 ماه و 15 روز از آغاز درگیری های سوریه، در 29 جولای 2011، ویدئویی از 7 شخص در لباس نظامی منتشر شد که اعلام کردند "ارتش آزاد سوریه" را تشکیل داده اند. این 7 نفر، افسران جدا شده ارتش سوریه بودند و خواستار براندازی دولت رئیس جمهور بشار اسد شدند. با شاخ و برگ پیدا کردن این گروه، کشورهای ضد بشار اسد، همچون فرانسه، امریکا، ترکیه، عربستان، قطر و انگلیس، به تمجید و حمایت از آن پرداختند و این سازمان را در انجام طیفی از عملیات ها در غرب (ارتفاعات قلمون، حماه، ادلب)، جنوب (درعا و السویداء)، شمال (استان حلب) و اطراف پایتخت توانمند ساختند. ارتش آزاد با این پیشروی ها، در سال اول بحران سوریه، بدون شک قدرتمندترین گروه معارض سوری بوده است. از جمله کمک هایی که دولت های خارجی به ارتش آزاد اعطا کردند می توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

ترکیه: 3 ماه پس از آغاز درگیری ها، فرمانده ارتش آزاد، ریاض الاسعد، به دلیل این که تاب مقاومت در مقابل ارتش سوریه را نداشت، مجبور شد مقر فرماندهی خود را به داخل خاک ترکیه منتقل کند و از آن کشور هدایت آن چه که ارتش آزاد نامیده می شود را آغاز کند. دولت ترکیه علاوه بر فراهم آوردن اتاق عملیات امن برای ارتش آزاد در خاک خود، به یگان هایی از این سازمان آموزش نظامی و سلاح می داد و از همه مهم تر، زمینه ارسال سلاح های دوش پرتاب امریکایی از استان های مرزی خود برای شورشیان ارتش آزاد را فراهم می کرد.

 

 عربستان: ریاض الاسعد، در اولین مصاحبه خود صمیمانه از کمک های ملک عبدالله (پادشاه سابق عربستان) تشکر کرد. وی اشاره ای به کم و کیف کمک های عربستان به گروه تحت امر خود نداشت ولی این تشکر صمیمانه که حتی پیش از تشکر از قطر بوده، نشان می دهد تا چه حد کمک های ریاض در بقای ارتش آزاد در فازهای اولیه نقش داشته است. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق امریکا و جو بایدن، معاون اول دولت اوباما هم تائید کرده اند که عربستان به شورشیان سوری ( که منظور همان ارتش آزاد است) کمک های زیادی ارسال داشته اند.

 

 قطر: با توجه به ثروت انبوه قطر و حمایت آن از گرایشات اخوانی، آل ثانی حجم عظیمی از کمک های تسلیحاتی و مالی را به ارتش آزاد بخشید.

 

 انگلیس: دولت بریتانیا به این بهانه که شورشیان ارتش آزاد در واقع ضد یک دیکتاتور خونخوار می جنگند، حمایت قاطعی از آن ها به عمل می آورد. ویلیام هیگ، وزیر دفاع وقت انگلیس ارسال 5 میلیون پوند کمک نقدی به پیکارجویان ارتش آزاد را تائید کرد و روزنامه انگلیسی ایندیپندنت در گزارش خود در سال 2013، ارزش تقریبی کمک های تسلیحاتی لندن به ارتش آزاد را در حدود 8 میلیون یورو برآورد کرد.

 

 لیبی: جالب است که شورشیان لیبی، پس از آن که موفق شده بودند دولت قذافی را سرنگون سازند، با این خیال که بشار اسد، همانند قذافی یک دیکتاتور خونریز است، کمک های مالی و تسلیحاتی به ارتش آزاد ارسال کردند. شورای موقت حاکم بر لیبی علنا تصریح کرد که ضد دیکتاتوری حاکم در سوریه، پشت سر ارتش آزاد خواهد ایستاد. امروزه برای همگان مشخص شده که آن دسته از عناصر مسلح لیبی که چنین کمک هایی را ارسال داشته اند، گروهی از سلفی مسلک ها بوده اند که بخش بزرگی از مسئولیت بی ثباتی های موجود در این کشور را بر دوش می کشند.

 

 امریکا: دولت واشنگتن در چنیدن نوبت به ویژه در دوره اوباما، کمک های تسلیحاتی به ارتش آزاد رسانده است. مهم ترین سلاحی که امریکا در اختیار این گروه قرار داد، موشک های تاو بودند که تا حدی باعث بر هم خوردن توازن قوا به سود گروه های مخالف دولت سوریه شد.

 

ارتش آزاد در مسیر سقوط

با گذشت تنها یک سال از اعلام موجودیت ارتش آزاد، گروه های جدیدی در سوریه به میدان آمدند که بنا به گزارش روزنامه گاردین، توانستند ارتش آزاد را از میدان رقابت بیرون کنند. در جولای سال 2012، با به میدان آمدن جبهه النصرة، بسیاری از اعضای ارتش آزاد به این گروه پیوستند و حدود نیمی از سلاح های اهدایی کشورهای مختلف را با خود بردند. از این زمان به بعد، به مرور نقش ارتش آزاد در معادلات جنگ سوریه، کمرنگ تر شد و بسیاری از مناطق تحت کنترل این گروه، از دست رفت. در سال 2015، دولت فرانسه با وجود ملاقات با سران ارتش آزاد، کمک به آن ها را متوقف ساخت چراکه نهادهای اطلاعاتی پاریس گزارش داده بودند سلاح های ارسالی یا بدست ارتش سوریه می افتد و یا به دست تندروهای تروریست. همچنین طبق برآورد کاخ الیزه، در آن مقطع زمانی تنها 15% از مناطقی که تحت کنترل دولت سوریه نبود، در اختیار ارتش آزاد قرار داشت. در مقطع کنونی، اگر از پیشروی ها در عملیات "شاخه زیتون" صرفنظر کنیم، ارتش آزاد بیشتر در جنوب و در جبهه درعا و السویداء حضور قابل توجهی دارد و در میدان های نبرد مرکزی، غربی و شمالی، قدرت عرض اندام خود را از دست داده است. در خصوص علل تضعیف ارتش آزاد می توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

شکاف های داخلی: ارتش آزاد هرگز نتوانست منسجم شود. علی رغم تلاش های بسیار برای انسجام بخشیدن به گروه های این سازمان، در اکثر قریب به اتفاق موارد، گروه های زیر شاخه این سازمان که طبق گزارش اندیشکده خاورمیانه واشنگتن 30 عدد بودند، حاضر به کم کردن استقلال عمل خود در مقابل سازمان مرکزی نبودند. به عبارت روشن تر، ارتش آزاد ملغمه ای از گروه های قدرت طلب بود و به همین علت، کارآیی خود را به کلی از دست داد. پائول داناهار، ژورنالیست بسیار مطرح غربی در کتاب خود با عنوان "خاورمیانه جدید" از تجربیات سفر خود به سوریه و مناطق تحت کنترل ارتش آزاد پرده بر می دارد. وی می نویسد: «یک روز قرار شد تا محموله کمک های انساندوستانه بین المللی را به یک منطقه شهری حمص که تحت کنترل معارضین ارتش آزاد بود برسانیم. ما با محموله حرکت کردیم و به دروازه منطقه تحت کنترل معارضین رسیدیم. صبح به شب تبدیل شد و در نهایت بدون این که بتوانیم وارد آن منطقه شویم ناچار شدیم بازگردیم چراکه در همین منطقه نسبتا کوچک، 21 گروه از ارتش آزاد حاضر بودند و هر کدام از آن ها بخشی از منطقه را کنترل می کردند بدون آن که مرکز هماهنگ کننده ای میان آن ها باشد. در نهایت هیچ یک از این گروه های حاضر نشد با دیگری هماهنگی کند تا امنیت کاروان کمک های انساندوستانه تامین شود و ما ناچار به بازگشت شدیم». با چنین اختلافات داخلی مسلما ارتش آزاد نمی توانست موفق باشد.

 ترکیب ناهمگون سلفی گری و سکولاریزم: با توجه به بافت ناهمگون گروه های عضو ارتش آزاد، شاهد بودیم که برخی از آن ها می جنگیدند تا صرفا بشار اسد نباشد، برخی می جنگیدند تا بشار اسد نباشد و دموکراسی سکولار حاکم شود و برخی دیگر می جنگیدند تا بشار اسد نباشد و دولت "شریعت" سلفی حاکم گردد. این شکاف در دیدگاه ها، خود باعث می شد که انسجام میان آن ها دست نیافتنی شود. گروه های وابسته به ارتش آزاد در شمال حلب هنگامی که مناطقی را اشغال کردند، حجاب کامل و برقعه را اجباری دانستند و گروه هایی دیگر هنگامی که مناطقی از حمص را به اشغال خود در آوردند، آزادانه مشروب می خوردند. پس زمانی که یک منطقه از کنترل دولت خارج می شد و هدف مشترک گروه های عضو ارتش آزاد تامین می شد (کنار زدن بشار اسد)، اختلافات بروز پیدا می کرد و هر کدام به سوی اهداف مختص خود پیش می رفتند تا هیچ زمینه محکم و استواری برای ادامه پیشروی ها علیه دولت سوریه باقی نماند.

 

 ظهور گروه های سلفی تندرو: گروه های سلفی که از سوی تروریست های بین المللی حمایت می شدند و در جنگاوری بسیار کارآمدتر از ارتش آزاد بودند و البته انسجام بیشتری به نسبت این سازمان داشتند، توانستند به سرعت رشد کنند و ارتش آزاد را کنار بزنند. تقریبا در تمامی مواردی که ارتش آزاد با این گروه ها که سرآمد آن ها النصرة و داعش است درگیر شده، شکست فاحش و فوری خورده است. این امر احتمالا ناشی از تقابل آمادگی روحی بالای اعضای دو گروه تروریستی النصره و داعش برای جانفشانی و عدم وجود چنین روحیه ای در میان اعضای ارتش آزاد بوده است. لازم به ذکر است که جنگ ارتش آزاد با گروه النصرة از زمانی آغاز شد که ریاض الاسعد، اولین فرمانده ارتش آزاد، توسط النصره ترور شد. در نتیجه این ترور ناموفق، الاسعد پای خود را از دست داد و کمی بعد، به نفع سلیم ادریس کنارگیری کرد. تنها موردی که می توان گفت ارتش آزاد در مقابل سلفی های مخالف شکست فاحش نخورده، اطراف دمشق بوده است. فیلق الرحمن، گروه وابسته به ارتش آزاد، در غوطه و محلاتی همانند الجویر از جیش الاسلام، گروه سلفی شکست نخورده هرچند پیروز هم نشده­است.
علاوه بر این تقابل که باعث ضربه به نیروهای ارتش آزاد می شد، جدایی بخشی از اعضای سلفی این گروه برای پیوستن به النصره و داعش هم خود مزید بر علت تضعیف آن بوده است. همچنین با تشکیل گروه های سلفی، به ویژه جیش الاسلام، عربستان تمرکز کمک های ارسالی خود را بر این گروه ها معطوف کرد و این به معنای محروم شدن ارتش آزاد از کمک های فراوان ارسالی از سوی ریاض بود.

 

 خشونت طلبی بالا: اعضای وابسته به ارتش آزاد در چندین پرونده نشان دادند که در خشونت طلبی دست کمی از النصرة و داعش ندارند. در چندین ویدئوی منتشر شده از سوی حساب کاربری اعضای این گروه، نشان داده شده که مخالفان (که گاه ضد دولت سوریه نیز هستند)، سر بریده می شوند و یا با اشکال فجیعی به قتل می رسند. بارزترین نمونه ها در این مورد مربوط به سر بریدن پسر بچه 12 ساله فلسطینی تبارکه پدرش جزو طرفداران بشار اسد بوده و به دندان کشیدن قلب سرباز سوری است. با مشاهده این ددمنشی ها و عدم کارآمدی ارتش آزاد، دولت های حامی این گروه هم به مرور به این جمع بندی رسیدند که هزینه بر روی آن بی فایده است و در نتیجه به مرور سطح حمایت های خود را کاهش دادند.

 

تلاش ترکیه برای احیای ارتش آزاد

آنکارا، اکنون در جنگ سوریه بر خلاف گذشته، خط مشی منحصر به فردی را دنبال می کند. آنکارا به دنبال این است که گروه های اخوانی در معادلات سوریه حفظ شوند. سناریوی براندازی نظامی دولت سوریه برای ترکیه منتفی است و اردوغان تلاش دارد تا هم مسلکان خود در همسایه جنوبی را زنده نگه دارد تا اگر پس از 8 سال تلاش در سوریه پیروز نمی شود، حداقل کاملا شکست نخورد. اکنون تنها گروه نظامی که تفکرات اخوانی ترکیه را مد نظر قرار می دهد، ارتش آزاد سوریه است که بدون کمک دولت عدالت و توسعه، قطعا تمامی مناطق تحت کنترل خود را از دست خواهد داد. با توجه به این که افق پایان جنگ سوریه و آغاز فاز سیاسی تعیین تکلیف قدرت در این کشور روشن شده، اردوغان تمام تلاش خود را به کار بسته تا از قافله عقب نماند و از همین رو با همکاری گروه هایی از ارتش آزاد که تماما در خاک ترکیه آموزش دیده اند، دو عملیات سپر فرات و حالا شاخه زیتون را انجام داده و بخش هایی از شمال سوریه را اشغال کرده است. چاووش اغلوو گفته که آنکارا قصد دارد سرزمین های اشغال شده در عملیات شاخه زیتون (عفرین) را همانند مناطق اشغالی در عملیات سپر فرات، به "صاحبان اصلی اش" که احتمالا منظور همان ارتش آزاد است، باز خواهد گرداند.همزمان اردوغان هم تاکید کرده که «ارتش آزاد گروهی تروریستی نیست بلکه ارتشی است که برای آزادی کشور خود می جنگند». برآیند این اظهارات به نیکی نشان می دهد که قصد ترکیه حفظ گروه اخوانی ارتش آزاد و سپردن بخش هایی از خاک سوریه به آن است تا در دراز مدت بتواند اهرم فشار در معادلات همسایه جنوبی را حفظ کند. با این اوصاف باید گفت ارتش آزادی که روزی با 40 هزار نیرو، در صدر گروه های معارض سوری قرار داشت، اکنون در ذیل قرار گرفته و بدون کمک ترکیه، هیچ توانی برای بقا نخواهد داشت.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده